طبیعی است این مذاکرات ابعاد مختلفی دارد که گروه مذاکرهکننده ایرانی نیز از اهمیت آن غافل نیستند. در این زمینه ذکر چند نکته خالی از فایده نیست:
اول اینکه مذاکرات قبلی ایران در ژنو و وین به قطعنامه چهارم شورای امنیت علیه ایران(قطعنامه 1929) منجر شد که اگر قرار است دور جدید مذاکرات به قطعنامه جدیدی علیه ایران منجر شود بهتر است مذاکراتی انجام نشود. به این معنا که قبل از اینکه بخواهیم مذاکرهای انجام دهیم باید اهداف و چارچوب مذاکرات را مشخص کنیم.
این بدان معنا نیست که اصل مذاکره مورد استقبال نباشد بلکه معتقدیم حتی اگر نفس مذاکره هم مثبت تلقی شود، دستور کار مذاکرات و اهداف آن نکتهای کلیدی است که نباید از این نکته غفلت کرد. ضرورت دارد مذاکره بهمنظور اهداف از پیش تعیین شده صورت پذیرد نه اهداف پیش آمده پس از مذاکرات.
دوم اینکه هدف را باید برای خود روشن کنیم. هدف مذاکره ازسوی ایران باید این باشد که ازوضع فعلی خارج شود و شرایط تحمیلی از سوی 1+5 مانند تحریم شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه از دستور کار آنان خارج شود.
طبیعی است که آنها هم بهدنبال امتیازگیری هستند و میخواهند به ایران بگویند ما قطعنامه شورای امنیت را گذراندیم و تحریمهای یکجانبه را نیز اجرا کردیم و حالا شما را به مذاکره دعوت کردهایم. بر همین اساس ایران باید پیش از ورود به مذاکره با 1+5 دستور کار نشست را مشخص کند تا از قبل معلوم باشد درباره چه چیزی و با چه اهدافی باید مذاکره کرد.
مهم این است که ایران بهصورت صریح و قبل از شروع مذاکرات به دور از کلیگویی، زمینهها و اهداف مذاکرات را تبیین کند و مذاکره را به شرطی ادامه دهد که همه چیز در سر میز مذاکره مشخص شود نه اینکه خارج از مذاکرات اهرمها و ابزارهای زور به کار گرفته شود.